- صفحه اصلی
- اخبار و مقالات
- راه پرداخت: فعالان کراودفاندینگ کشور درباره دستورالعمل فرابورس چه میگویند؟ | بخش دوم
آخرین مقالات
- دستیابی به یک همت تامین مالی جمعی در سکوی کارنکراد، نقطه عطفی برای اکوسیستم سرمایهگذاری
- مشارکت مردم در جهش تولید؛ نقش کارنکراد در اقتصاد دانشبنیان
- از یک رئالیتیشو تا تحقق شعار سال؛ تأثیر کارمانی بر تولید ملی با مشارکت مردم
- صدای تعهد از کارنکراد؛ 100 طرح موفق در مسیر تحول اقتصادی
- پیوند نوآوری و سرمایهگذاری در صنعت خودرو
راه پرداخت: فعالان کراودفاندینگ کشور درباره دستورالعمل فرابورس چه میگویند؟ | بخش دوم
ماجرای سلبریتیها و زلزله کرمانشاه
سال گذشته و پس از جریان زلزله کرمانشاه برخی افراد مشهور کشور دست به کار شدند و در شبکههای اجتماعی خودشان شروع به جمعآوری پول از مردم برای کمک به افراد زلزلهزده کردند، اما بعد از چند ماه رئیس پلیس فتای تهران از مسدود شدن حساب بانکی چهار سلبریتی خبر داد. هرچند گفته میشود بعد از زلزله کرمانشاه، پولهای زیادی به حساب سلبریتیها سرازیر شده و به عنوان مثال علی دایی، نرگس کلباسی و صادق زیباکلام جمعا نزدیک به ۱۶ میلیارد تومان سرمایه برای کمک به زلزلهزدگان جذب کردهاند؛ اما سرهنگ کاظمی اسمی از آنها نبرده و مشخص نیست که منظور او از آن چهار سلبریتی چه کسانی بود.
ریسکها و تنشهای موجود در کراودفاندینگ
از دیگر مسائلی که در حوزه کراودفاندینگ وجود دارد یکی بحث فیلترینگ است و دیگری حضور افراد مشهور و معروفی که در برخی مواقع، مانند زلزله کرمانشاه، دست به کار میشوند و از طریق شبکههای اجتماعی پولی برای نیازمندان جمع میکنند، به همین دلیل این سوال برایمان پیش آمد که بخشهای دیگری مانند دادستانی یا پلیس فتا چقدر میتوانند در این حوزه ورود پیدا کنند و اینکه آیا تا به حال مشکل جدی در این بخش پیش آمده یا نه. نظامدوست در پاسخ به این سوال بلافاصله به مورد پدیده شاندیز اشاره میکند که بهنوعی کراودفاندینگی از نوع مشارکت انجام میداد و سهام خودش را، البته بدون هیچ رگولاتوری و چارچوب مشخصی در دفترش به مردم عرضه کرد.
او برای شفافتر شدن موضوع توضیح میدهد: «در حوزه سرمایهگذاری، جریان پول به سمت کسبوکار و متولی آن، بر اساس قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴، سازمان بورس و اوراق بهادار است. اگر در پلتفرم و محیط مقرراتی که سازمان بورس مقرر کرده است، فعالیت کند، تمام مسائل مربوط به داوری و تخلفاتش نیز در همان سازمان بورس انجام میشود. ما هیات داوری داریم که تشخیص میدهند آیا تخلفی صورت گرفته یا نه. حتی رای این هیات داوری را دادگاه بیرونی هم قبول دارد و از طریق قوه قضائیه و دادستان و نیروی انتظامی تایید شده است.
مگر اینکه مشکلی از خود سازمان بورس به مراجع بالاتر ارجاع داده شود که معمولا دیگر شامل حال بحثهای اقتصاد مالی نیست و موضوعات بزرگتری را دربر میگیرد. نمونه پدیده شاندیز هم به همین طریق بوده و بعد از اینکه سهامش را عرضه کرده، به مشکلی خارج از فضای مالی و بازار سرمایه کشور برخورد کرده و هزاران سرمایهگذار خرد متضرر شدهاند، اکنون نتیجه آن است که در بازار سرمایه بهصورت شفاف این مشکل حل شود. سلبریتیها و افراد شناختهشده و برنامهسازان و افراد دیگر هم در این حوزه شامل حال همان فالوئرهایی میشوند که آقای عمیدی به آنها اشاره کرد که میتوانند از طریق پلتفرمهایی که مقررات شامل حالشان میشود، فعالیت داشته باشند. باید بگویم که در این فضا هیچ مشکلی برای فعالیت افراد و شرکتها وجود ندارد.»
محمدی در پاسخ به این سوال میگوید: «چهار مدل کراودفاندینگ فضاهای متفاوتی دارند. در مدل وام، با توجه به اینکه ریسک بر عهده سرمایهگذار بوده و احتمال از بین رفتن سرمایه وجود دارد، پس احتمال اینکه تخلفها و شکایتهایی در این حوزه وجود داشته باشد، بسیار زیاد است. به همین دلیل هم بانک مرکزی تاکنون در ورود به این حوزه مقاومت کرده است. در حوزه مشارکت، با توجه به وجود دستورالعمل تصویبشده شورای عالی بورس، در حال حاضر فضا تا حد بسیار خوبی شفاف و تعریف شده است؛ در نتیجه میتوان انتظار داشت که در این حوزه مسائل و مشکلات کمی را شاهد باشیم. مدل پاداش هم تاکنون در کشور توجه چندانی به آن نشده و دغدغهای فعلا در خصوص آن وجود ندارد. در مدل اهدا، با وجود اینکه به نظر میرسد با فضای روشن و تعریفشده و بالغی سروکار داشته باشیم، ولی میتواند کاملا تنشزا باشد.»
از مدل اهدا میتوان برای اهداف خیریه یا غیرخیریه جهت تامین مالی برای افراد حقیقی یا حقوقی استفاده کرد. با توجه به ابهاماتی که در مدل تامین مالی غیرخیریه برای افراد حقیقی وجود دارد، بهصورت نانوشته، توصیه میشود که پلتفرمها چندان وارد این فضا نشوند. در خصوص تامین مالی برای اهداف خیریه هم چون از احساسات جامعه بهره برده میشود، پس اگر واقعا تامین مالی برای هدف خیر نباشد یا وجوه جمعآوریشده بهدرستی مورد استفاده قرار نگیرد، نهاد قضایی میتواند بهدلیل سوءاستفاده از احساسات جامعه وارد عمل شود. در نتیجه یا پلتفرم باید قادر و مجاز به اعتبارسنجی پروژههای خیریه باشد، یا تامین مالی را فقط برای پروژههای تعریفشده توسط موسسات خیریه رسمی انجام دهد.
محمدی در توضیح اینکه چه راهکاری برای جلوگیری از هرگونه مشکل و دردسر برای پلتفرمش در نظر گرفته، میگوید: «ما در مهربانه برای اینکه دچار این مشکلات نشویم، خودمان یک موسسه خیریه تاسیس کردهایم، در نتیجه میتوانیم پروژههای خیریه را با هر شکل و سیاقی مطابق با اهداف و شیوه اجرای ذکرشده در اساسنامهمان تعریف کنیم و مشکلی هم برایمان پیش نیاید. اما سایر دوستان ما که در حوزه اهدا کار میکنند، چون مجوز موسسه خیریه ندارند، بعضا دچار مشکلاتی شدهاند. هرچند ما انتظار داشتیم با آمدن این دستورالعمل این فضا کمی گسترش پیدا کند، اما متاسفانه از چارچوب دستورالعمل به کل کنار گذاشته شد.»
نظامدوست هم در پاسخ به صحبتهای محمدی توضیح میدهد؛ از آنجایی که مدل مشارکت نزدیکترین مدل بورسی به حساب میآید، فعلا رگولاتوری و تنظیم مقررات این مدل را بهعنوان گام اول در نظر گرفتند و قطعا تلاش میشود تا مدلهای دیگر هم به دستورالعمل برگردد.
چکشکاریهای مورد نیاز
سال گذشته که تازه بحث رگولاتوری در حوزه کراودفاندینگ مطرح شد، خیلیها موافق این کار نبودند و معتقد بودند که این کار با نوعی نگاه قیممآبانه همراه است که موجب دخالت رگولاتور و محدود کردن فضای فعالیت کسبوکارها میشود. هرچند آن موقع هنوز دستورالعمل و قانون و مجوزی وجود نداشت که بخواهیم ببینیم نگاه قیممآبانهای که از آن صحبت میشد، چقدر صحت دارد، اما حالا که به هرحال دستورالعملی در این حوزه به تصویب رسیده و در حال انجام مراحل پیادهسازیاش است، شاید زمان مناسبی باشد که نظر محمدی و عمیدی بهعنوان نماینده کسبوکارهای فعال در زمینه کراودفاندینگ را بپرسیم.
هر دو نفر از ساختار کلی که در این حوزه شکل گرفته و به تصویب رسیده، رضایت دارند و به نظرشان اتفاق خوبی است، اما هر دو متفقالقول هستند که این دستورالعمل بدون شک به یکسری چکشکاری نیاز دارد. عمیدی در اینباره میگوید: «بهصورت کلی در یکسری از قسمتها مشکل جدی وجود دارد و ما منتظریم که این دستورالعمل وارد اجرا شود تا اصلاحش کنیم. چون خود ما هم میدانیم چیزی که در حال حاضر از آن بهعنوان یک دستورالعمل یاد میکنند، مشکل و کم و کاستی دارد. یکسری ساختار کلی نوشته شده که در کل خوب است و کمک میکند به اینکه مردم اعتماد کنند، ولی صددرصد یکسری چکشکاریها و اصلاحات مورد نیاز است که لزوم شکلگیری کراودفاندینگها در مدل مشارکت تاثیر زیادی از این اصلاحات میپذیرد.»
محمدی با اشاره به طولانی بودن فرایندهای قانونگذاری در کشور از ویسیها مثال میزند که از زمان حضورشان در کشور تا زمانی که دستورالعمل مربوط به سازوکار آنها اجرا شود، چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ سال طول کشید.
او با اشاره به اینکه فرایند اقدام برای تهیه پیشنویس دستورالعمل این حوزه تا تصویب آن یکی از سریعترین فرایندهای قانونگذاری در کشور بوده، میگوید: «از لحظهای که بحثهای تنظیمگری کراودفاندینگ مطرح و اولین جلسات تشکیل شد تا زمانی که این دستورالعمل تصویب شد، فکر کنم دو سال و نیم طول کشید که تقریبا یکی از سریعترین نمونههای تهیه دستورالعمل و مجوز در کشور ما بوده است. البته این زمان برای تنظیمگری فضای کسبوکارهای نوین کماکان بسیار طولانی است، ولی به نسبت نمونههای مشابه داخلی بسیار مناسب بوده است.
فراموش نکنیم که تامین مالی جمعی با بسیاری از مدلها و فضاهای سنتی تفاوتهای ماهوی داشته و موانع ذهنی بسیاری در پذیرش این شیوه وجود داشت و ما چندین ماه وقت صرف کردیم تا این موانع را برای شروع همفکریها در تدوین دستورالعمل کنار بگذاریم. بنابراین هیچکدام ما نمیگوییم دستورالعملی که تهیه شده، دستورالعمل بهینهای است، اما اینکه در آن فضای فکری و در زمان چنین کوتاهی تایید چنین دستورالعملی گرفته شود، واقعا شاهکار است.»
عمیدی و محمدی به دستورالعمل فرابورس خوشبیناند و امیدوارند مشکلات و کموکاستیهایی که در این دستورالعمل وجود دارد بهمرور برطرف شود. این دو معتقدند اگر این کموکاستیها بهخوبی کنترل یا برطرف نشود، میتواند حتی این شیوه تامین مالی در کشور را هم نابود کند. با توجه به این اعتقاد فعالان کراودفاندینگ از نظامدوست میپرسیم که به نظرش این دستورالعمل چقدر انعطافپذیر است که بشود بعدا آن را چکشکاری کرد و چقدر طول میکشد تا تمام مراحلش عملیاتی شود.
نظامدوست هم با اشاره به اینکه سعی میکنند تا در اولین زمان ممکن کارهای مربوط به پذیرش پلتفرمها را انجام دهند، میگوید: «در مورد اینکه این دستورالعمل به سمت بهینهشدن و اصلاحات برود، باید ببینیم که طی یک سال آینده این دستورالعمل چطور کار کرده و چه فیدبکهایی گرفتیم و کدام مواردش مشکلساز بوده است. شروع و زمان اولیه این دستورالعمل که سپری شود، باگها و قسمتهای مشکلساز آن هم خودشان را نشان میدهند و تلاش میکنیم آنها را بهینه کنیم؛ اما نمیتوانم زمان بهخصوصی را برای ارائه مجوز به پلتفرمها اعلام کنم.»
نظامدوست در ادامه صحبتهایش به این مورد هم اشاره میکند که ترجیحشان بر این است تا زمانی که به پایلوت این دستورالعمل در حوزه مشارکت فکر میکنند، تمرکزشان را روی مدلهای دیگر قرار ندهند.
تعریفی از بازار بورس
بورس یا بهابازار به بازاری اطلاق میشود که قیمتگذاری و خریدوفروش کالا و اوراق بهادار در آن انجام میشود. بورس به دو نوع بورس کالا و بورس اوراق بهادار طبقهبندی میشود. در بورس کالا، کالا و بورس اوراق بهادار سهام و اوراق قرضه مورد معامله قرار میگیرد؛ هرچند کلمه بورس عموما در معنی بورس اوراق بهادار به کار گرفته میشود. به روایتی واژه بورس از نام خانوادگی شخصی به نام فندر بورس اخذ شده که در اوایل قرن پانزدهم میلادی در شهر بروژ بلژیک زندگی میکرد و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد هم میآمدند و به دادوستد کالا، پول و اوراق بهادار میپرداختند. این نام بعدها به کلیه اماکنی اطلاق شد که محل دادوستد پول، کالا و اسناد مالی و تجاری بوده است.
کسبوکارهای رو به افول
بهعنوان سوال آخر، بحث کسبوکارهایی را مطرح میکنیم که آنها هم در حوزه کراودفاندینگ مشغول به کار بودند، اما پس از مدتی از ادامه فعالیت دست کشیدند یا تمرکزشان را روی یک حوزه محدود و بسیار ابتدایی قرار دادند و میخواهیم بدانیم دلیل چنین اتفاقی چیست.
محمدی هم با اشاره به اینکه اگر استارتآپی نتواند هزینههایش را تامین کند، یا سرمایه مورد نیازش را از سرمایهگذار به دست آورد، منطقیترین کار این است که دیگر ادامه ندهد، میگوید: «شما زمانی که یک پلتفرم راهاندازی میکنید، هم نیاز به تعداد زیادی پروژه دارید که وارد پلتفرم شما بشوند و هم کسانی که از پروژهها حمایت کنند. در نتیجه هزینههای اجرای این فرایندها بسیار بالاتر از کسبوکارهای غیرپلتفرمی است و شما نیاز به تامین سرمایه پیدا میکنید. اگر سرمایهگذاری بخواهد ورود کند مایل است ریسک کاری که میکند پایین باشد؛ اما چیزی که هنوز مجوز ندارد، شرایط ادامه فعالیتش مشخص نیست و نقطه سربهسری بالایی نیز دارد، چه کسی تمایل پیدا میکند روی آن سرمایهگذاری کند؟
پس ما با مفهومی سروکار داریم که سرمایهگذاری بالا میخواهد و از طرفی هیچ امنیت سرمایهگذاری هم ندارد. در نبود سرمایهگذار و عدم امکان تامین هزینهها برای مدت طولانی، بیشتر کسبوکارها به این نتیجه میرسند که باید زودتر از این جریان خارج شوند. اگر استارتآپ بتواند خودش هزینههایش را تامین کند و چشمانداز مطلوبی را در فاصله نهچندان دور ببیند، ممکن است منتظر بماند تا ببیند در آینده چه پیش میآید. طبیعی است اگر کار و شغل اصلی یک تیم، کراودفاندینگ نباشد و بهعنوان یک کار جانبی یا یک کار دلی به آن نگاه کنند، احتمال انتخاب گزینه آخر بیشتر است. بهعنوان مثال، مهربانه کسبوکار اصلی ما نیست و کار دلی ماست که هزینههای آن را از سایر فعالیتهایمان تامین میکنیم. البته مهربانه برای ما راهی برای یاد گرفتن بازی کراودفاندینگ و آزمون عملیاتی پلتفرممان نیز بوده است که در صورت قانونمند کردن و تنظیمگری سایر مدلها، بتوانیم ورود قدرتمندی به آن مدلها نیز داشته باشیم.»
نظرات
نظر ثبت شده، نظر تو چیه؟