مصاحبه اختصاصی

یکشنبه, 09 آذر 99

فریده مسعودی

مربوط به جذب سرمایه است

0

0

۱- یک معرفی مختصر از خودتان بفرمایید؟

علی کاشفی‌پور هستم متولد ۱۳۵۲. دانش‌آموخته دبیرستان علامه‌حلی تهران و دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی برق گرایش کنترل می‌باشم. اما عمده سابقه کاری من به نوعی در حوزه فرهنگ، رسانه و ارتباطات و بیشتر در حیطه برنامه‌ریزی و مدیریت بوده است. هم در بخش خصوصی کار کرده‌ام و هم در نهادهای عمومی مشغول به خدمت بوده‌ام که در آخرین آن‌ها، بیش از هشت سال در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ابتدا به عنوان مدیر طرح و برنامه و سپس به عنوان موسس و مدیر حوزه هنری دیجیتال به خدمت مشغول بودم. 

۲- در چه حوزه‌ای فعالیت می‌کنید؟

همان طور که عرض کردم، بیشترین دغدغه من در طول سال‌های فعالیتم، طراحی و بازطراحی موسسات و سازمان‌های فرهنگی و رسانه‌ای بوده و در این مسیر، پرداختن به اقتصاد این حوزه و کمک به شکل‌گیری کسب‌وکارهای سالم و پایدار در این بخش‌ها برایم اهمیت رو‌به‌رشدی داشته است. اکنون هم در کنار مشاوره به شرکت‌ها و تیم‌ها، به عنوان هم‌بنیان‌گذار و مدیر اجرایی مجموعه برزویه، در تلاش برای ارتقای شرایط بازارپردازی (مرچندایزینگ)‌ در صنایع خلاق، به عنوان یکی از جریان‌های درآمدی اصلی در این بخش هستم.

۳- از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟

در سال ۱۳۸۲ با همکاری جمعی از دوستان اولین فروشگاه اینترنتی محصولات فرهنگی کودکان و نوجوانان را با نام «کتاب متاب» راه‌اندازی کردیم که بعدها دیدیم به این نوع فعالیت‌ها استارتاپ گفته شد! در همان زمان در طراحی کسب‌وکار یکی از اولین تیم‌های پزشکی از دور (تله‌مدیسن)‌ هم به نام  IranEMS همکاری داشتم.

۴- تا به حال چه استارتاپ‌های موفقی را تحت مربیگری داشته‌اید؟

علاوه بر طرح‌هایی که در حوزه هنری دیجیتال آن‌ها را پی می‌گرفتیم، این افتخار را هم داشتم که با مجموعه‌هایی که به صورت تخصصی در کار حمایت از تیم‌های جوان در حوزه محتوا و رسانه بوده‌اند، همکاری داشته باشم. مراکزی مانند ستاد فناوری‌های نرم و هویت‌ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، خانه نوآوری و شتابدهنده شفق.

۵- به نظر شما کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می‌شود؟

اگر بخواهم درباره حوزه‌ای که بیشتر با آن آشنا هستم صحبت کنم، یکی از مهم‌ترین نکات این است که در بسیاری موارد تعاریف متعارف استارتاپ و اکوسیستم استارتاپی به آسانی قابل تطبیق بر تیم‌های جوان و کسب‌وکارهایی نوپا و مشتاقی که می‌خواهند در زمینه‌هایی مانند رسانه و سرگرمی فعالیت کنند، نیست. لازم است در این حوزه میان‌رشته‌ای، ادبیات و شناخت تخصصی‌ شکل بگیرد. 

۶- به نظر شما بزرگ‌ترین مشکلی که در بحث سرمایه‌گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟

مدل‌های کسب‌وکار در زمینه‌های فرهنگی و خلاق در دسته خاصی قرار می‌گیرند که الزاما مشابه مدل‌های متداول‌تر اکوسیستم نیستند، بنابراین ارزیابی آن‌ها و تعیین اهداف و چشم‌انداز برایشان کار آسانی نیست. در این راه باید با ترکیب تجربه و دانش از رشته‌های مختلف، بتوان به تدریج به نگاه تخصصی لازم دست پیدا کرد.

۷- به عنوان یک منتور چه توصیه‌هایی برای رشد استارتاپ‌ها دارید؟

شکل دادن به یک استارتاپ یا کسب‌وکار نوپا در صنایع خلاق و فرهنگی هم مانند دیگر استارتاپ‌ها، نیازمند ترکیبی از نیروهای فنی و تجاری است و هم مشروط به حضور نیروهای متخصص در جنبه‌های محتوایی. بسیاری از تیم‌هایی که من دیدم، از این جهت نامتعادل بودند و در آن‌ها یک سمت به شدت سنگینی می‌کرد. توصیه اصلی من به تیم‌ها در این حوزه است که در تیم‌سازی حتما سعی کنند به یک ترکیب متوازن برسند.